نورزندگی
اجتماعی و خانوادگی
دو شنبه 23 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 10:20 :: نويسنده : مرضیه پورباقر مهنه

دوستان این پیشامد به تازگی رخ داده است: شوربختانه با جاروی برقی مانده های لامپ کم مصرف را پاکسازی کردیم ولی اکنون دیگر نمی توانیم جاروی برقی را درون خانه نگهداریم چون  بجز آلودگی های گفته شده بوی بسیار بدی از آن پخش می شود و مانده ایم که چگونه از شر این بوی بد از درون جاروی برقی رهایی یابیم
 هشدار وزیر بهداشت انگلیس :
 پس از شکستن لامپ‌های کم‌مصرف بی درنگ از اتاق برای دست کم 15 دقیقه بیرون بروید .لامپ‌های کم‌مصرف دربرگیرنده ی جیوه و سه جور گاز لابراتواری هستند که سخت سمی و  بیماری زا بوده و می‌تواند  میگرن ، کم حواسی ، سقط جنین ,ناهماهنگی وبسیاری بیماری های دیگر شود و در کسانی که آلرژی دارندمی‌تواند خارش پوستی و سختی دم و بازدم را به همراه داشته باشد .همچنین برای برداشتن شکسته‌ها نباید جاروی برقی را بکار برد، زیرا آلودگی را در خود نگاه‌ داشته و در اتاق‌های دیگر پخش می‌کند .
بهتر است خرده ریزه‌ها را با جاروی دستی توی پاکتی ریخته و درش را بسته وهرچه زود تر از خانه بیرون ببرید .شاید نادرست نباشد که لامپهای کم مصرف را به یک بمب شیمیایی کوچک درون خانه ای همانند کرد.اين نوشته را براي همه ی كساني كه تندرستی شان براي شما ارزشمند است بفرستيد.

چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 11:16 :: نويسنده : مرضیه پورباقر مهنه
فرزند عزيزم:
آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی،
 
اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم ویا نتوانستم لباسهایم را بپوشم
 
اگر صحبت هایم تکراری و خسته کننده است
 
صبور باش و درکم کن
 
یادت بیاور ...


ادامه مطلب ...
چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:, :: 10:57 :: نويسنده : مرضیه پورباقر مهنه

 قند خون مادر بالاست ، دلش اما هميشه (شور) مي زند براي ما ... اشك هاي مادر مرواريد شده است در صدف چشمانش، دكترها اسمش را گذاشتند آب مرواريد ! 

حرف ها دارد چشمان مادر ، گويي زير نويس فارسي دارد! دستانش را نوازش ميكنم ؛ داستاني دارد دستانش ..... وقتي پشت سر پدر و مادرت از پله ها مياي پايين و  مي بيني چقدر آهسته ميره ، مي فهمي پير شده ! وقتي بعد از غذا يه مشت دارو مي خوره ، مي فهمي چقدر درد داره.....
آدما تا وقتي كوچيكن دوست دارن براي مادرشون هديه بخرن ، اما پول ندارن....وقتي بزرگ تر مي شن پول دارن ، اما وقت ندارن ....وقتي پير مي شن ، پول دارن وقت هم دارن ، اما مادر ندارن .....دست پر مهر مادر تنها دستي است كه اگر كوتاه از دنيا باشد ، از تمام دست ها بلندتر است ، مادر تنها كسي است كه مي توان " دوستت دارم " هايش را حتي اگر هم نگويد ، باور كرد ....مادر يعني به تعداد روزهاي گذشته تو صبوري ، به تعداد روزهاي آينده تو دلواپسي ، به تعداد آرامش همه ي خواب هاي كودكانه تو بيداري ، مادر يعني بهانه بوسيدن خستگي دست هايي كه يك عمر براي باليدن تو چروك شد !
اگر 4 تكه نان خيلي خوشمزه وجود داشته باشد و شما 5 نفر باشيد ، كسي كه اصلا از مزه آن خوشش نمي آيد ، مطمئنا مادر است .